مقابل مرگ جاهلي

از برخي روايات ديگر استفاده مي‏شود که در مقابل مرگ جاهلي، مرگ پيامبرگونه است، و اين نوع مرگ براي کساني است که تحت ولايت اميرالمؤمنين و يازده امام ديگر از ذريه او باشند. اينک به برخي از اين روايات اشاره مي‏کنيم:

1 - حاکم نيشابوري به سند خود از زيد بن ارقم و او از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود: «من اراد ان يحيي حياتي و يموت مماتي و يسکن جنّة الخلد التي وعدني ربّي، فليتولّ علي بن ابي طالب، فانّه لن يخرجکم من هدي و لن يدخلکم في ضلالة»؛[1]  «هر کس مي‏خواهد که به نحو زندگي من زندگي کند و مرگش پيامبرگونه باشد، و در بهشت خلد که پروردگارم مرا وعده داده سکني گزيند، پس بايد تحت ولايت علي بن ابي طالب درآيد؛ زيرا او کسي است که شما را از هدايت بيرون نکرده و در گمراهي وارد نخواهد کرد.»

2 - ابن عباس از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود: «من سرّه ان يحيي حياتي و يموت مماتي و يسکن جنّة عدن التي غرسها ربّي، فليوال علياً من بعدي وليوال وليّه وليقتد بأهل بيتي بالأئمة من بعدي، فانّهم عترتي خلقوا من طينتي و رزقوا فهمي و علمي، فويل للمکذّبين بفضلهم من أمّتي القاطعين فيهم صلتي لا انالهم اللَّه شفاعتي»؛[2]  «هر کس دوست دارد که همانند من زندگي کند و همانند من بميرد و در بهشت عدني که پروردگارم آن را کاشته سکني گزيند، پس بايد ولايت علي را بعد از من بپذيرد و مواليان او را نيز دوست بدارد، و به اهل بيت من اقتدا کند، کساني که امامان از بعد من هستند؛ زيرا آنان عترت منند، که از طينت من خلق شده و از فهم و علم من بهره برده‏اند. پس واي بر کساني از امت که فضل آن‏ها را تکذيب کنند و ارتباط مرا نسبت به آن‏ها قطع نمايند. خداوند شفاعت مرا در حقّ آن‏ها شامل نکند.»

[1] مستدرک حاکم، ج 3، ص 128.

[2] حلية الاولياء، ج 1، ص 86؛ تاريخ بغداد ج 4، ص 410؛ کنز العمال، ج 12، ص 103.